از اینکه چند صباحیست از عمر غریبستانم میگذره و در این مدت لیاقت آشنایی و مصاحبت با شما و قصر پادشاهی تون رو نداشتم ، برای خودم بسی متأسف و متأثرم ... این رو میگذارم به حسابه کم سعادتیه نیمکتم !!!
با توجه به متونی که در دل هر پست تون به چشم میخوره ، میشه به این نتیجه رسید که از افکاره نویسندۀ نازک بینی سر چشمه میگیره که فهم حقیر ، به این سادگی ها نمیتونه طبع بلندش رو درک کنه . از این جهت بسیار خوشحال و مشعوفم ، چون با کسی هم صحبت شدم که به مراتب از خودم بالاتره ...
از اینکه افتخار دادید و قدم بر دیدگان غریبستانم نهادید ، بیش از حد تصورتون ممنون و متشکرم . امیدوارم که حضورتون دائمی و سایه تون بر سر نیمکتم ، مستدام باشه . در این متن ، چون کامنت اولم محسوب میشه ، به خودم اجازه نمیدم که اظهار نظری در مورد پست تون داشته باشم ؛ اما اگر شما اجازه تبادل افکار رو صادر بفرمایید ، خوشحال میشم که در خدمت تون باشم ... شاد و پیروز و سربلند باشید یا حق
مهدی
دوشنبه 14 فروردینماه سال 1385 ساعت 08:22 ب.ظ
و چقدر دلگرم کننده است که باور کنبم خداوند از رگ گردن هم به ما نزدیک تر است لای این شب بو ها، پای آن کاج بلند...
وای باران ... باران ... شیشه ی پنجره را ... باران شست ... از دل من اما ... چه کس نقش تو را ... خواهد شست ... آسمان سربی رنگ ... من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ ... می پرد مرغ نگاهم تا دور ... پر مرغ نگاهم را شست به من هم یه سر بزن اگه خواستی با هم تبادل لینک داشته باشیم
آخرین اخبار ایران و جهان در بزرگترین آرشیو خبری در ایران. خبر+عکس. :: اخبار را در www.moroorgar.com حرفه ای بخوانید ::
بسیار زیبا ..................عالی بود
free downloads only for you
عرض سلام و ادب
از اینکه چند صباحیست از عمر غریبستانم میگذره و در این مدت لیاقت آشنایی و مصاحبت با شما و قصر پادشاهی تون رو نداشتم ، برای خودم بسی متأسف و متأثرم ... این رو میگذارم به حسابه کم سعادتیه نیمکتم !!!
با توجه به متونی که در دل هر پست تون به چشم میخوره ، میشه به این نتیجه رسید که از افکاره نویسندۀ نازک بینی سر چشمه میگیره که فهم حقیر ، به این سادگی ها نمیتونه طبع بلندش رو درک کنه . از این جهت بسیار خوشحال و مشعوفم ، چون با کسی هم صحبت شدم که به مراتب از خودم بالاتره ...
از اینکه افتخار دادید و قدم بر دیدگان غریبستانم نهادید ، بیش از حد تصورتون ممنون و متشکرم . امیدوارم که حضورتون دائمی و سایه تون بر سر نیمکتم ، مستدام باشه .
در این متن ، چون کامنت اولم محسوب میشه ، به خودم اجازه نمیدم که اظهار نظری در مورد پست تون داشته باشم ؛ اما اگر شما اجازه تبادل افکار رو صادر بفرمایید ، خوشحال میشم که در خدمت تون باشم ...
شاد و پیروز و سربلند باشید
یا حق
و چقدر دلگرم کننده است که باور کنبم خداوند از رگ گردن هم به ما نزدیک تر است
لای این شب بو ها، پای آن کاج بلند...
وای باران ... باران ... شیشه ی پنجره را ... باران شست ... از دل من اما ... چه کس نقش تو را ... خواهد شست ... آسمان سربی رنگ ... من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ ... می پرد مرغ نگاهم تا دور ... پر مرغ نگاهم را شست
به من هم یه سر بزن
اگه خواستی با هم تبادل لینک داشته باشیم
خیلی زیبا می نویسی زهرای عزیز موفق باشی
دیگه امیدی وجود نداره
آمین